باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
حالیا ای شعار عاشورا العجل تک سوار عاشورا
تا برایم ز قصهها گویی قصه ظهر کربلا گویی
قصه ظهر روز عاشورا قصه سینه سوز عاشورا
قصه عاشقان بیهمتا سینه سرخان مست و بیهمتا
قصه میهمانی گلها چهره ارغوانی گلها
قصه یک جوان مهپاره پیکری چاک چاک و صد پاره
قصه ایی گو که بیبدل باشد شرح احلا من عسل باشد
قصه لاله و سم اسبان سیزده ساله و سم اسبان
قصه کودک شهید حسن آخرین قسمت امید حسن
قصه شرح ساقی طفلان ناله های عمو انا العطشان
قصه مشک خالی سقا قصه خسته حالی سقا
قصه تیر و حنجر اصغر روی نیزه زدن سر اصغر
قصه کودکان آواره غارت خیمهها و گهواره
قصه آن اذان شیدایی قصه سجده ای تماشایی
قصه یک لب ترک خورده خواهری خسته و کتک خورده
قصه دست و پا زدن برگو قصه نیزه و دهن برگو
قصه آتش و خیام حسین قصه آخرین کلام حسین
قصه مرکب بدون سوار قصه آن غروب و گرد و غبار
قصه ایی از اسیری زینب از اسیری و پیری زینب
قصه ناله های یک مادر پیکری پاره پاره و بی سر
قصه ازدحام نامحرم قصه موی خاکی و در هم
قصه کودکان غش کرده محملی بی حجاب و پرده
از نوحه های حاج محمود کریمی